معنی Interrogate - جستجوی لغت در جدول جو
Interrogate
بازجویی کردن
ادامه...
بازجویی کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
interrogare
بازجویی کردن، سؤال، پرس و جو کردن
ادامه...
بازجویی کَردَن، سُؤال، پُرس و جو کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
interrogante
بازپرس، پرسشگر
ادامه...
بازپُرس، پُرسِشگَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Interrogator
بازپرس، بازجو
ادامه...
بازپُرس، بازجو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Interrelate
متعلّق بودن، ارتباط متقابل
ادامه...
مُتِعَلِّق بودَن، اِرتِباطِ مُتِقابِل
دیکشنری انگلیسی به فارسی