معنی Interior - جستجوی لغت در جدول جو
Interior
داخلی
ادامه...
داخِلی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
inferior
پست تر
ادامه...
پَست تَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Inheritor
وارث
ادامه...
وارِث
دیکشنری انگلیسی به فارسی
inferior
پست تر، پایین تر
ادامه...
پَست تَر، پایین تَر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
interiore
درونی
ادامه...
دَرونی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
exterior
خارجی، در فضای باز
ادامه...
خارِجی، دَر فَضایِ باز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
inferior
پست تر، پایین تر
ادامه...
پَست تَر، پایین تَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
exterior
بیرونی، خارج از کشور، خارجی
ادامه...
بیرونی، خارِج اَز کِشوَر، خارِجی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inferior
پست تر
ادامه...
پَست تَر
دیکشنری آلمانی به فارسی
Interiorly
به طور داخلی، داخلی
ادامه...
بِه طُورِ داخِلی، داخِلی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inferior
پست تر
ادامه...
پَست تَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
interior
درونی، داخلی
ادامه...
دَرونی، داخِلی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
anterior
پیشین، قبلی، سابق
ادامه...
پیشین، قَبلی، سابِق
دیکشنری پرتغالی به فارسی
interior
درونی، داخل، داخلی
ادامه...
دَرونی، داخِل، داخِلی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
anterior
پیشین، سابق
ادامه...
پیشین، سابِق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
interior
داخلی، فضای داخلی
ادامه...
داخِلی، فَضایِ داخِلی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Exterior
خارجی، بیرونی
ادامه...
خارِجی، بیرونی
دیکشنری انگلیسی به فارسی