معنی Inhuman - جستجوی لغت در جدول جو
Inhuman
غیر إنسانیٍّ، غیر انسانی
ادامه...
غَیرُ إِنسَانِیٍّ، غِیرِ اِنسانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Inhumane
غیر إنسانیٍّ، غیر انسانی
ادامه...
غَیرُ إنسَانِیٍّ، غِیرِ اِنسانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inhumanly
به طور غیرانسانی، غیر انسانی
ادامه...
بِه طُورِ غِیرِاِنسانی، غِیرِ اِنسانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
inhumain
غیر إنسانیٍّ، غیر انسانی
ادامه...
غَیرُ إِنسَانِیٍّ، غِیرِ اِنسانی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
inhumano
غیر إنسانیٍّ، غیر انسانی
ادامه...
غَیرُ إِنسَانِیٍّ، غِیرِ اِنسانی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Inhumanness
بی انسانی، غیر انسانی
ادامه...
بی اِنسانی، غِیرِ اِنسانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inhumanity
بی انسانی، غیر انسانی
ادامه...
بی اِنسانی، غِیرِ اِنسانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inhumanely
به طور غیرانسانی، غیر انسانی
ادامه...
بِه طُورِ غِیرِاِنسانی، غِیرِ اِنسانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی