معنی Infer - جستجوی لغت در جدول جو
Infer
استنباط کردن، استنتاج
ادامه...
اِستِنباط کَردَن، اِستِنتاج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Inner
درونی
ادامه...
دَرونی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inference
استنتاج
ادامه...
اِستِنتاج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inferable
قابل استنباط
ادامه...
قابِل اِستِنباط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Infernally
به طور جهنّمی، جهنّمی
ادامه...
بِه طُورِ جَهَنَّمی، جَهَنَّمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Infernal
دنیء، جهنّمی
ادامه...
دَنیء، جَهَنَّمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inferiorly
به طور پایین تر، پست تر
ادامه...
بِه طُورِ پایین تَر، پَست تَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inferiority
حقارت
ادامه...
حَقارَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inferior
پست تر
ادامه...
پَست تَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inferentially
به طور استنتاجی، به صورت استنباطی
ادامه...
بِه طُورِ اِستِنتاجی، بِه صورَتِ اِستِنباطی
دیکشنری انگلیسی به فارسی