معنی Incurably - جستجوی لغت در جدول جو
Incurably
به طور لاعلاج، لاعلاج
ادامه...
بِه طُورِ لاعَلاج، لاعَلاج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Incurable
غیرقابل درمان، لاعلاج
ادامه...
غِیرِقابِلِ دَرمان، لاعَلاج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
incurable
غیرقابل درمان
ادامه...
غِیرِقابِلِ دَرمان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
incurable
غیرقابل درمان
ادامه...
غِیرِقابِلِ دَرمان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Incapably
به طور ناتوان، ناتوان
ادامه...
بِه طُورِ ناتَوَان، ناتَوَان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Insurable
قابل بیمه، قابل بیمه شدن
ادامه...
قابِلِ بیمِه، قابِلِ بیمِه شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Endurably
به طور قابل تحمّل، قابل تحمّل
ادامه...
بِه طُورِ قابِلِ تَحَمُّل، قابِلِ تَحَمُّل
دیکشنری انگلیسی به فارسی