معنی Heckle - جستجوی لغت در جدول جو
Heckle
مزاحمت کردن
ادامه...
مُزاحِمَت کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Buckle
خم کردن، سگک
ادامه...
خَم کَردَن، سَگَک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cackle
خندیدن با صدای بلند، غلغله کن
ادامه...
خَندیدَن با صِدایِ بُلَند، غُلغُلِه کُن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Speckle
خال خالی کردن، لکّه
ادامه...
خال خالی کَردَن، لَکِّه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pickle
ترشی انداختن، ترشی
ادامه...
تُرشی اَنداختَن، تُرشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tickle
قلقلک کردن، غلغلک دادن
ادامه...
قِلقِلک کَردَن، غِلغِلک دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tackle
مبارزه کردن، تکل زدن
ادامه...
مُبارِزِه کَردَن، تَکل زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی