معنی Grade - جستجوی لغت در جدول جو
Grade
ارزیابی کردن، درجه
ادامه...
اَرزیابی کَردَن، دَرَجِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Trade
تبادل کردن، تجارت
ادامه...
تَبادُل کَردَن، تِجارَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
irade
اراده، خوٰاهد شد
ادامه...
اِرادِه، خَوٰاهَد شُد
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
Graze
چرا کردن، چرا
ادامه...
چِرا کَردَن، چِرا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Grave
جدّی، قبر
ادامه...
جِدّی، قَبر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Grate
رنده کردن
ادامه...
رَندِه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Grace
رحمت کردن، فیض
ادامه...
رَحمَت کَردَن، فِیض
دیکشنری انگلیسی به فارسی