معنی Glumly - جستجوی لغت در جدول جو
Glumly
به طور غمگین، عبوس
ادامه...
بِه طُورِ غَمگین، عَبوس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Clumsy
دست و پا چلفتی
ادامه...
دَست و پا چُلُفتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
olumlu
مطلوب، مثبت
ادامه...
مَطلوب، مُثبَت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
Gladly
با خوشحالی، با کمال میل
ادامه...
با خُوشحالی، با کَمال مِیل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Grumpy
بدخلق
ادامه...
بَدخُلق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Grimly
به طرز وحشتناکی، غمگین
ادامه...
بِه طَرزِ وَحشَتناکی، غَمگین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Glibly
به طور سرسری، به طرز چشمگیری
ادامه...
بِه طُورِ سُرسُری، بِه طَرزِ چِشمگیری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gluey
چسبناک، چسبی
ادامه...
چَسبناک، چَسبی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Glum
غمگین
ادامه...
غَمگین
دیکشنری انگلیسی به فارسی