معنی Glossiness - جستجوی لغت در جدول جو
Glossiness
برّاق بودن، برّاقیّت
ادامه...
بَرّاق بودَن، بَرّاقِیَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Glassiness
شیشه ای بودن
ادامه...
شیشِه ای بودَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Classiness
کلاس داشتن، کلاسی بودن
ادامه...
کلِاس داشتَن، کِلاسی بودَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gloominess
تاریکی
ادامه...
تاریکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gassiness
گازدار بودن، گاز گرفتگی
ادامه...
گازدار بودَن، گاز گِرِفتِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Grossness
بی نظمی، درشت بودن
ادامه...
بی نَظمی، دُرُشت بودَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bossiness
رئیس منشی، رئیس
ادامه...
رَئیس مَنِشی، رَئیس
دیکشنری انگلیسی به فارسی