معنی Fluffy - جستجوی لغت در جدول جو
Fluffy
پرزدار، کرکی
ادامه...
پُرزدار، کُرکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
fluffy
پرزدار، کرکی
ادامه...
پُرزدار، کُرکی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
Stuffy
پر از هوای فشرده، گرفتگی
ادامه...
پُر اَز هَوایِ فِشُردِه، گِرِفتِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fluffily
به طور پرفیوم گونه، کرکی
ادامه...
بِه طُورِ پِرفیوم گونِه، کُرکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Puffy
پفی، پف کرده
ادامه...
پُفی، پُف کَردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Huffy
ناراحت
ادامه...
ناراحَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی