معنی Finish - جستجوی لغت در جدول جو
Finish
تمام کردن، پایان
ادامه...
تَمام کَردَن، پایان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Punish
مجازات دادن، تنبیه کردن
ادامه...
مُجازات دادَن، تَنبِیه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Vanish
ناپدید شدن
ادامه...
ناپَدید شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Swinish
خوٰار و زشت
ادامه...
خوٰار و زِشت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Furnish
تأمین کردن، مبله کردن
ادامه...
تَأمین کَردَن، مُبلِه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Finite
محدود، متناهی
ادامه...
مَحدود، مُتِناهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fiendish
شیطانی
ادامه...
شِیطانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Banish
اخراج کردن، تبعید کردن
ادامه...
اِخراج کَردَن، تَبعِید کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
sinis
نیشدار، بدبین، توهین آمیز
ادامه...
نِیشدار، بَدبین، تُوهین آمیز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Fish
ماهی گرفتن، ماهی
ادامه...
ماهی گِرِفتَن، ماهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی