معنی Explosive - جستجوی لغت در جدول جو
Explosive
انفجاری، مواد منفجره
ادامه...
اِنفِجاری، مَواد مُنفَجِرِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Explosively
به طور انفجاری، به صورت انفجاری
ادامه...
بِه طُورِ اِنفِجاری، بِه صورَتِ اِنفِجاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
explosivo
انفجاری، مواد منفجره
ادامه...
اِنفِجاری، مَواد مُنفَجِرِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
explosivo
انفجاری، مواد منفجره
ادامه...
اِنفِجاری، مَواد مُنفَجِرِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Implosive
انفجاری، منفجر کننده
ادامه...
اِنفِجاری، مُنفَجِر کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Expensive
گران
ادامه...
گِران
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Expansive
گسترده
ادامه...
گَستَردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Exclusive
منحصر به فرد، انحصاری
ادامه...
مُنحَصِر بِه فَرد، اِنحِصاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
explosiv
انفجاری، مواد منفجره، به طور انفجاری
ادامه...
اِنفِجاری، مَواد مُنفَجِرِه، بِه طُورِ اِنفِجاری
دیکشنری آلمانی به فارسی
Explosiveness
انفجارپذیری، قابلیّت انفجار
ادامه...
اِنفِجارپَذیری، قابِلیَّتِ اِنفِجار
دیکشنری انگلیسی به فارسی