جدول جو
جدول جو

معنی Exist - جستجوی لغت در جدول جو

Exist
وجود داشتن
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

خارج شدن، خارج شوید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Exit
تصویر Exit
مقدمه مفهومی درباره واژه
عملیات خروج مکانیزمی حیاتی برای مدیریت چرخه حیات برنامه ها و توابع است. این فرآیند می تواند عادی یا اضطراری باشد و معمولاً شامل آزادسازی منابع و بازگشت وضعیت است.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در پایان دادن به برنامه ها. در خروج از توابع. در شکستن حلقه ها. در مدیریت فرآیندها. در پردازش خطاها.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
دستور exit() در پایتون. break در حلقه ها. return از توابع. خروج از برنامه با Ctrl+C. کدهای وضعیت خروج در اسکریپت های شل.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری نرم افزار، مدیریت خروج صحیح بخشی از طراحی است. در سیستم عامل، خروج فرآیندها منابع را آزاد می کند. در برنامه نویسی ساختاریافته، کنترل جریان را ممکن می سازد.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
این مفهوم از اولین زبان های برنامه نویسی وجود داشته است. در دهه 1960 با ظهور برنامه نویسی ساختاریافته اهمیت یافت. امروزه در همه زبان های مدرن پیاده سازی شده است.
تفکیک آن از واژگان مشابه
خروج نباید با بازگشت (Return) اشتباه گرفته شود. خروج معمولاً به پایان برنامه اشاره دارد، در حالی که بازگشت مقدار را از تابع برمی گرداند.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در C با تابع exit(). در Python با sys.exit(). در Java با System.exit(). در Shell scripts با دستور exit. در Assembly با دستورات خاص CPU.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یک باور غلط این است که خروج همیشه فوری است، در حالی که ممکن است تمیزکاری هایی انجام دهد. چالش اصلی، اطمینان از آزادسازی منابع قبل از خروج است.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
مدیریت صحیح عملیات خروج برای نوشتن برنامه های قابل اعتماد ضروری است. این دانش به جلوگیری از نشت منابع و رفتارهای غیرمنتظره کمک می کند.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
وجود
دیکشنری آلمانی به فارسی
موجود
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور وجودی، وجودی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وجود
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عدم وجود
دیکشنری آلمانی به فارسی
عدم وجود
دیکشنری آلمانی به فارسی