معنی Exercise - جستجوی لغت در جدول جو
Exercise
تمرین کردن، ورزش کردن
ادامه...
تَمرین کَردَن، وَرزِش کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Expertise
هنرشناسی، تخصّص
ادامه...
هُنَرشِناسی، تَخَصُّص
دیکشنری آلمانی به فارسی
Expertise
تخصّص
ادامه...
تَخَصُّص
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Excise
حذف کردن، مالیات غیر مستقیم
ادامه...
حَذف کَردَن، مالیات غِیرِ مُستَقیم
دیکشنری انگلیسی به فارسی