معنی Examine - جستجوی لغت در جدول جو
Examine
بررسی کردن
ادامه...
بَررَسی کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
examiner
بررسی کردن، بررسی کنید، مورد بررسی قرار دادن
ادامه...
بَررَسی کَردَن، بَررَسی کُنید، مُورِدِ بَررَسی قَرار دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Example
نمونه، مثال
ادامه...
نِمونِه، مِثال
دیکشنری انگلیسی به فارسی
famine
گرسنگی، قحطی
ادامه...
گُرُسنِگی، قَحطی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Cross-Examine
بازجویی کردن، معاینه متقابل
ادامه...
بازجویی کَردَن، مُعایِنِه مُتِقابِل
دیکشنری انگلیسی به فارسی