معنی Enliven - جستجوی لغت در جدول جو
Enliven
زنده کردن، جان بخشیدن
ادامه...
زِندِه کَردَن، جان بَخشیدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
snuiven
بوییدن، بو کشیدن، با صدا نفس کشیدن
ادامه...
بوییدَن، بو کِشیدَن، با صِدا نَفَس کِشیدَن
دیکشنری هلندی به فارسی