معنی Embolden - جستجوی لغت در جدول جو
Embolden
شجاع کردن، جسارت کردن
ادامه...
شُجاع کَردَن، جَسارَت کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Emboldened
جسور، جسور شده
ادامه...
جَسور، جَسور شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی