معنی Distill - جستجوی لغت در جدول جو
Distill
تقطیر کردن
ادامه...
تَقطِیر کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Instill
نهادن، القا کردن
ادامه...
نَهادَن، اِلقا کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dirtily
کثیفانه، کثیف
ادامه...
کَثیفانِه، کَثیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
distili
تقطیر کردن، تقطیر
ادامه...
تَقطِیر کَردَن، تَقطِیر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
istila
آلودگی
ادامه...
آلودِگی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
still
ساکت
ادامه...
ساکِت
دیکشنری آلمانی به فارسی
Distillation
تقطیر
ادامه...
تَقطِیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی