معنی Displaced - جستجوی لغت در جدول جو
Displaced
بی خانمان، آواره
ادامه...
بی خانِمان، آوارِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Displace
جابجا کردن، جابجا شدن
ادامه...
جابِجا کَردَن، جابِجا شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Displeased
ناراضی
ادامه...
ناراضی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Misplace
جای خود را گم کردن، نابجا
ادامه...
جای خُود را گُم کَردَن، نابِجا
دیکشنری انگلیسی به فارسی