جدول جو
جدول جو

معنی Deter - جستجوی لغت در جدول جو

Deter
بازداشت کردن، بازداشتن
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

اصرار، قاطعیّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محرّک، عزم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عامل تعیین کننده، تعیین کننده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصمیم، عزم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعیین کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصمّم، تعیین شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با اراده، قاطعانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازدارندگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتاب کردن، پرتاب، دور انداختن، رها کردن، ریختن، کنار گذاشتن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
عامل تعیین کننده، تعیین کننده
دیکشنری آلمانی به فارسی
بهتر
دیکشنری هلندی به فارسی
جلوگیری کردن، بازداشت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
نگه داشتن، حفظ کند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
در هم پیچیدن، متر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
به تعویق انداختن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در هم پیچیدن، قرار دادن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بدتر شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی