جدول جو
جدول جو

معنی Dense - جستجوی لغت در جدول جو

Dense
متراکم
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

حسّ کردن، حسّ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متراکم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تنش زده، تنش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Sense
تصویر Sense
مقدمه مفهومی درباره واژه
حس (Sense) در فناوری اطلاعات به توانایی سیستم های کامپیوتری در دریافت، پردازش و تفسیر اطلاعات از محیط اشاره دارد. این مفهوم از قابلیت های بیولوژیکی انسان الهام گرفته شده و در سیستم های مصنوعی پیاده سازی می شود. در حوزه های مختلف IT مانند رباتیک، اینترنت اشیا و هوش مصنوعی، سیستم های حسی نقش حیاتی در تعامل با محیط فیزیکی ایفا می کنند.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در رباتیک، حسگرها (Sensors) داده های محیطی را جمع آوری می کنند. در اینترنت اشیا، دستگاه های هوشمند از طریق حس گرها با محیط تعامل دارند. در پردازش سیگنال، الگوریتم های مختلف برای تفسیر داده های حسی استفاده می شوند. در یادگیری ماشین، مدل ها از داده های حسی برای آموزش و پیش بینی استفاده می کنند. در رابط های انسان-کامپیوتر، فناوری های حسی مانند تشخیص صدا یا حرکت کاربرد دارند.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در گوشی های هوشمند: حسگرهای نور محیط برای تنظیم خودکار روشنایی صفحه
در خانه های هوشمند: حسگرهای حرکتی برای روشنایی خودکار
در خودروهای خودران: سیستم های لیدار و رادار برای درک محیط
در پزشکی دیجیتال: حسگرهای پوشیدنی برای مانیتورینگ علائم حیاتی
در کشاورزی هوشمند: حسگرهای رطوبت خاک برای آبیاری خودکار
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری سیستم های نهفته، لایه حس به عنوان رابط با محیط فیزیکی عمل می کند. در سیستم های بلادرنگ، پردازش سریع داده های حسی اهمیت حیاتی دارد. در معماری های مبتنی بر رویداد، داده های حسی می توانند محرک رویدادها باشند. در سیستم های توزیع شده، جمع آوری و همگام سازی داده های حسی از منابع مختلف چالش مهمی است.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم سیستم های حسی مصنوعی به اولین ربات های صنعتی در دهه 1960 بازمی گردد. در دهه 1980، پیشرفت در میکروالکترونیک باعث توسعه حسگرهای ارزان قیمت شد. ظهور اینترنت اشیا در دهه 2000 نیاز به سیستم های حسی پیشرفته را افزایش داد. امروزه با پیشرفت هوش مصنوعی، سیستم های حسی قادر به درک پیچیده تری از محیط هستند.
تفکیک آن از واژگان مشابه
حس نباید با ’’درک’’ (Perception) که شامل تفسیر سطح بالاتر داده های حسی است اشتباه گرفته شود. همچنین با ’’اندازه گیری’’ (Measurement) که معمولاً به کمیت های خاص اشاره دارد تفاوت دارد. ’’شناسایی’’ (Detection) نیز مفهوم نزدیکی دارد اما بیشتر به عمل تشخیص وجود یک چیز اشاره می کند.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در پایتون: کتابخانه هایی مانند RPi.GPIO برای کار با حسگرها در رزبری پای
در جاوا: چارچوب LeJos برای ربات های لگو ماینداستورمز
در C++: کتابخانه های صنعتی مانند ROS برای رباتیک
در JavaScript: پکیج هایی مانند johnny-five برای پروتوتایپینگ دستگاه های IoT
در متلب: تولباکس پردازش سیگنال برای تحلیل داده های حسی
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یک باور غلط این است که سیستم های حسی مصنوعی دقیقاً مانند حواس انسان عمل می کنند، در حالی که محدودیت های فنی زیادی دارند. چالش اصلی در سیستم های حسی، مدیریت نویز و داده های نادرست است. در سیستم های بحرانی، اعتبارسنجی داده های حسی اهمیت ویژه ای دارد.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
سیستم های حسی پایه ای برای بسیاری از فناوری های مدرن هستند. در آموزش این مفهوم، تاکید بر تفاوت بین سخت افزار حسگر و نرم افزار پردازش داده مهم است. برای پروژه های IoT، انتخاب حسگرهای مناسب و الگوریتم های پردازش داده کلید موفقیت است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
چگالی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متراکم
دیکشنری انگلیسی به فارسی