جدول جو
جدول جو

معنی Dart - جستجوی لغت در جدول جو

Dart
پرتاب کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سخت
دیکشنری آلمانی به فارسی
کامیون کردن، سبد خرید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاریک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جرأت داشتن، جرأت کن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احمق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شرط، وضعیت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
جدا کردن، قسمت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با دقّت، مناقصه، با ظرافت، حسّاس، ظریف، لطیف بودن، نازک، نازکانه، نرم
دیکشنری آلمانی به فارسی
تصویری از Part
تصویر Part
مقدمه مفهومی
جزء (Part) در مهندسی نرم افزار به بخشی از سیستم اطلاق می شود که می تواند به صورت مستقل تعریف، طراحی و پیاده سازی شود، اما در عین حال بخشی از یک کل بزرگتر محسوب می شود. این مفهوم در معماری سیستم های پیچیده نقش اساسی دارد.
کاربرد در فناوری اطلاعات
1. در معماری نرم افزار: کامپوننت های سیستم
2. در سیستم های توزیع شده: ماژول های مستقل
3. در مهندسی سیستم: زیرسیستم ها
4. در برنامه نویسی شیءگرا: کلاس ها و اشیا
مثال های واقعی
- ماژول احراز هویت در یک سیستم بزرگ
- کتابخانه های مستقل در یک پروژه نرم افزاری
- میکروسرویس ها در معماری مبتنی بر سرویس
نقش در توسعه نرم افزار
ویژگی های کلیدی جزء:
- انسجام (Cohesion) بالا
- اتصال (Coupling) پایین
- رابط های تعریف شده واضح
- قابلیت استفاده مجدد
تاریخچه
تکامل مفهوم جزء در مهندسی نرم افزار:
- 1960: برنامه نویسی ساخت یافته
- 1980: برنامه نویسی شیءگرا
- 2000: معماری مبتنی بر کامپوننت
تفاوت با مفاهیم مشابه
- با ’’Module’’ که سطح انتزاع بالاتری دارد
- با ’’Component’’ که معمولاً مستقل تر است
پیاده سازی فنی
- در Java: بسته ها (Packages) و کلاس ها
- در Python: ماژول ها و پکیج ها
- در معماری میکروسرویس: سرویس های مستقل
چالش ها
- تعریف مرزهای صحیح بین اجزا
- مدیریت وابستگی ها بین اجزا
- نسخه بندی و به روزرسانی مستقل
نتیجه گیری
طراحی صحیح اجزای سیستم، پایه ای اساسی برای ایجاد سیستم های قابل نگهداری و مقیاس پذیر است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
هنرمندی، هنر
دیکشنری فرانسوی به فارسی