معنی Crunching - جستجوی لغت در جدول جو
Crunching
خرد کردن، خرچنگ
ادامه...
خُرد کَردَن، خَرچَنگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Wrenching
دردآور، آچار زدن
ادامه...
دَردآوَر، آچار زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Crunchily
پرکشش و خشک، ترد
ادامه...
پُرکِشِش و خُشک، تُرُد
دیکشنری انگلیسی به فارسی