مقدمه مفهومی درباره واژه بحرانی (Critical) در مهندسی نرم افزار و سیستم های اطلاعاتی به هر عنصر، فرآیند یا شرایطی گفته می شود که برای عملکرد صحیح و پیوسته سیستم ضروری است. این مفهوم در طراحی سیستم های تحمل پذیر خطا و با قابلیت اطمینان بالا اهمیت ویژه ای دارد. کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات در طراحی سیستم های حیاتی (Safety-critical)، در مدیریت خطاها، در اولویت بندی مسائل، در طراحی معماری های ابری، و در هر جایی که نیاز به شناسایی و محافظت از اجزای اساسی سیستم باشد استفاده می شود. مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT سیستم های کنترل ترافیک هوایی، نرم افزارهای پزشکی، تراکنش های بانکی، سرویس های احراز هویت مرکزی، و سیستم های کنترل صنعتی همگی نمونه هایی از سیستم های بحرانی هستند. نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها در معماری سیستم ها، شناسایی بخش های بحرانی بر طراحی افزونگی و مکانیسم های بازیابی تأثیر می گذارد. در سیستم های توزیع شده، خدمات بحرانی نیاز به پیاده سازی ویژه دارند. در DevOps، نظارت بر اجزای بحرانی اولویت دارد. شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف مفهوم بحرانی از اولین سیستم های بلادرنگ در دهه 1960 مطرح شد. در دهه 1980 با ظهور سیستم های کنترل صنعتی اهمیت یافت. امروزه با سیستم های ابری در مقیاس بزرگ، مدیریت اجزای بحرانی پیچیده تر شده است. تفکیک آن از واژگان مشابه بحرانی با مهم (Important) تفاوت دارد: مهم به اولویت اشاره دارد در حالی که بحرانی به ضرورت عملکرد سیستم. همچنین با حیاتی (Vital) که شدت بیشتری دارد متفاوت است. شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف در سطح کدنویسی با بلوک های try-catch ویژه، در معماری با طراحی الگوهایی مانند Circuit Breaker، در پایتون با decoratorهای @critical، در Java با حاشیه نویسی های @CriticalSection. چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن تعیین نادرست اجزای بحرانی، عدم توجه به وابستگی های بحرانی، و تصور اینکه فقط سخت افزار می تواند بحرانی باشد از چالش های رایج هستند. نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی شناسایی و مدیریت صحیح اجزای بحرانی می تواند قابلیت اطمینان سیستم را افزایش دهد. طراحی سیستم های بحرانی نیاز به روش های ویژه و مستندسازی دقیق دارد.
مقدمه مفهومی درباره واژه بحرانی (Critical) در مهندسی نرم افزار و سیستم های اطلاعاتی به هر عنصر، فرآیند یا شرایطی گفته می شود که برای عملکرد صحیح و پیوسته سیستم ضروری است. این مفهوم در طراحی سیستم های تحمل پذیر خطا و با قابلیت اطمینان بالا اهمیت ویژه ای دارد. کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات در طراحی سیستم های حیاتی (Safety-critical)، در مدیریت خطاها، در اولویت بندی مسائل، در طراحی معماری های ابری، و در هر جایی که نیاز به شناسایی و محافظت از اجزای اساسی سیستم باشد استفاده می شود. مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT سیستم های کنترل ترافیک هوایی، نرم افزارهای پزشکی، تراکنش های بانکی، سرویس های احراز هویت مرکزی، و سیستم های کنترل صنعتی همگی نمونه هایی از سیستم های بحرانی هستند. نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها در معماری سیستم ها، شناسایی بخش های بحرانی بر طراحی افزونگی و مکانیسم های بازیابی تأثیر می گذارد. در سیستم های توزیع شده، خدمات بحرانی نیاز به پیاده سازی ویژه دارند. در DevOps، نظارت بر اجزای بحرانی اولویت دارد. شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف مفهوم بحرانی از اولین سیستم های بلادرنگ در دهه 1960 مطرح شد. در دهه 1980 با ظهور سیستم های کنترل صنعتی اهمیت یافت. امروزه با سیستم های ابری در مقیاس بزرگ، مدیریت اجزای بحرانی پیچیده تر شده است. تفکیک آن از واژگان مشابه بحرانی با مهم (Important) تفاوت دارد: مهم به اولویت اشاره دارد در حالی که بحرانی به ضرورت عملکرد سیستم. همچنین با حیاتی (Vital) که شدت بیشتری دارد متفاوت است. شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف در سطح کدنویسی با بلوک های try-catch ویژه، در معماری با طراحی الگوهایی مانند Circuit Breaker، در پایتون با decoratorهای @critical، در Java با حاشیه نویسی های @CriticalSection. چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن تعیین نادرست اجزای بحرانی، عدم توجه به وابستگی های بحرانی، و تصور اینکه فقط سخت افزار می تواند بحرانی باشد از چالش های رایج هستند. نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی شناسایی و مدیریت صحیح اجزای بحرانی می تواند قابلیت اطمینان سیستم را افزایش دهد. طراحی سیستم های بحرانی نیاز به روش های ویژه و مستندسازی دقیق دارد.