معنی Credit - جستجوی لغت در جدول جو
Credit
اعتبار دادن، اعتبار
ادامه...
اِعتِبار دادَن، اِعتِبار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Creditor
دائن، طلبکار
ادامه...
دائِن، طَلَبکار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
érudit
دانشمندانه، محقّق، عالم
ادامه...
دانِشمَندانِه، مُحَقِّق، عالِم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Predict
پیش بینی کردن
ادامه...
پیش بینی کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
vredig
آرام، صلح آمیز، با آرامش
ادامه...
آرام، صُلح آمیز، با آرامِش
دیکشنری هلندی به فارسی
eredità
میراث، وراثت
ادامه...
میراث، وِرَاثَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
breit
عریض، گسترده
ادامه...
عَریض، گَستَردِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
Crest
قلّه داشتن، تاج
ادامه...
قُلِّه داشتَن، تاج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Creditworthiness
اعتبار مالی، اعتبار
ادامه...
اِعتِبار مالی، اِعتِبار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Creditably
با اعتبار، اعتباری
ادامه...
با اِعتِبار، اِعتِباری
دیکشنری انگلیسی به فارسی