جدول جو
جدول جو

معنی Creamy - جستجوی لغت در جدول جو

Creamy
کرم مانند، خامه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

غمگین، دلگیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رویابافی کردن، رؤیا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرفتگی ایجاد کردن، گرفتگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیوانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خش خش کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Create
تصویر Create
مقدمه مفهومی درباره واژه
ایجاد در سیستم های کامپیوتری به عمل تولید یک موجودیت جدید اشاره دارد که می تواند فیزیکی (مانند فایل) یا منطقی (مانند شیء در حافظه) باشد. این مفهوم یکی از چهار عمل اصلی CRUD (Create, Read, Update, Delete) در مدیریت داده است.

فرآیند ایجاد معمولاً شامل تخصیص منابع، مقداردهی اولیه و ثبت موجودیت جدید در سیستم می شود. در سیستم های پیچیده، ایجاد ممکن است مراحل اعتبارسنجی و تأیید را نیز شامل شود.

کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
ایجاد در زمینه های مختلفی کاربرد دارد از جمله:
- تولید فایل ها و دایرکتوری ها
- نمونه سازی اشیاء در برنامه نویسی شی گرا
- ایجاد رکوردهای پایگاه داده
- راه اندازی پردازه های جدید
- تخصیص منابع سیستم

در برنامه نویسی، عمل ایجاد معمولاً با توابع یا عملگرهای خاصی انجام می شود که بسته به زبان و محیط متفاوت هستند.

مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
- ایجاد فایل جدید با دستور touch در لینوکس
- نمونه سازی شیء با new در Java
- ایجاد جدول با CREATE TABLE در SQL
- راه اندازی کانتینر جدید در Docker
- تولید کلیدهای رمزنگاری جدید

نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری سیستم ها، فرآیند ایجاد نقش مهمی دارد:
- مدیریت چرخه حیات موجودیت ها
- کنترل دسترسی به منابع
- بهینه سازی تخصیص منابع
- پیاده سازی الگوهای طراحی مانند Factory

در سیستم های توزیع شده، ایجاد منابع ممکن است نیاز به هماهنگی بین گره ها داشته باشد.

شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم ایجاد در سیستم های کامپیوتری به اولین سیستم عامل ها بازمی گردد. در دهه 1960 با ظهور سیستم های فایل، فراخوانی های سیستمی برای ایجاد فایل استاندارد شدند.

امروزه در سیستم های مدرن، ایجاد منابع می تواند بسیار پیچیده باشد و شامل مراحل مختلف تأیید و تخصیص خودکار منابع شود.

تفکیک آن از واژگان مشابه
ایجاد با initialize که معمولاً به مقداردهی اولیه اشاره دارد متفاوت است. همچنین با allocate که فقط منابع را اختصاص می دهد فرق می کند.

شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
- Python: تابع open() برای ایجاد فایل
- Java: عملگر new برای ایجاد شیء
- C: تابع fopen() برای ایجاد فایل
- JavaScript: Object.create() برای ایجاد شیء
- SQL: دستور CREATE برای ایجاد ساختارهای پایگاه داده

چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
چالش های اصلی در فرآیند ایجاد:
- مدیریت خطا در هنگام ایجاد
- کنترل دسترسی به منابع
- بهینه سازی عملکرد برای ایجاد مکرر

برخی توسعه دهندگان تفاوت بین ایجاد و مقداردهی اولیه را درک نمی کنند یا اهمیت مدیریت منابع ایجاد شده را دست کم می گیرند.

نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
درک عمیق فرآیند ایجاد و مدیریت موجودیت های جدید یک مهارت اساسی در برنامه نویسی است. طراحی مناسب مکانیزم های ایجاد می تواند به سیستم های کارآمدتر و قابل اطمینان تر منجر شود.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
عجیب و غریب، دمدمی مزاج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خش خش دار، ترش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خامه ای، به صورت خامه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چروک انداختن، چین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایجاد کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناک، خزنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخارآلود، بخاردار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیالی، رویایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چپاندن
دیکشنری انگلیسی به فارسی