معنی Coziness - جستجوی لغت در جدول جو
Coziness
راحتی، دنج بودن
ادامه...
راحَتی، دِنج بودَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Ooziness
ترشّح، ترشّحات
ادامه...
تَرَشُّح، تَرَشُّحات
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wooziness
سرگیجه، پژمردگی
ادامه...
سَرگیجِه، پَژمُردِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Caginess
ترسناکی، قفسگی
ادامه...
تَرسناکی، قَفَسَگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cockiness
اعتماد به نفس کاذب، خودخوٰاهی
ادامه...
اِعتِماد بِه نَفس کاذِب، خُودخوٰاهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Coldness
سرما، سردی
ادامه...
سَرما، سَردی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pokiness
کندی
ادامه...
کُندی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Corniness
کرنس
ادامه...
کَرَنس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Foxiness
زیرکی، روباهی
ادامه...
زیرَکی، روباهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Laziness
کاهلی، تنبلی
ادامه...
کاهِلی، تَنبَلی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dopiness
کرخی بودن، بی حسّی
ادامه...
کِرِخی بودَن، بی حِسّی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Coolness
خنکی
ادامه...
خُنَکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Haziness
مه آلودگی، گیجی
ادامه...
مِه آلودِگی، گیجی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Hominess
خانگی بودن، اخلاص
ادامه...
خانِگی بودَن، اِخلاص
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Nosiness
فضول گری، سرگیجه
ادامه...
فُضول گَری، سَرگیجِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی