معنی Cooperative - جستجوی لغت در جدول جو
Cooperative
همکاری، تعاونی
ادامه...
هَمکاری، تَعاوُنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Cooperatively
به طور تعاونی، به صورت تعاونی
ادامه...
بِه طُورِ تَعاوُنی، بِه صورَتِ تَعاوُنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Comparative
مقایسه ای
ادامه...
مُقایِسِه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
cooperativo
همکاری، تعاونی
ادامه...
هَمکاری، تَعاوُنی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cooperativo
همکاری، تعاونی
ادامه...
هَمکاری، تَعاوُنی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cooperativo
همکاری، تعاونی
ادامه...
هَمکاری، تَعاوُنی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Inoperative
غیر عملی، غیر فعّال
ادامه...
غِیرِ عَمَلی، غِیرِ فَعّال
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cooperation
همکاری
ادامه...
هَمکاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
kooperativ
به طور تعاونی، تعاونی، همکاری
ادامه...
بِه طُورِ تَعاوُنی، تَعاوُنی، هَمکاری
دیکشنری آلمانی به فارسی
Cooperate
همکاری کردن
ادامه...
هَمکاری کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cooperativeness
همکاری، تعاون
ادامه...
هَمکاری، تَعاوُن
دیکشنری انگلیسی به فارسی