معنی Contain - جستجوی لغت در جدول جو
Contain
در بر داشتن، حاوی
ادامه...
دَر بَر داشتَن، حاوی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
lointain
دورافتاده، دور
ادامه...
دوراُفتادِه، دور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Captain
فرماندهی کردن، کاپیتان
ادامه...
فَرماندِهی کَردَن، کاپیتان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Certain
مطمئن، معیّن
ادامه...
مُطمَئِن، مُعَیَّن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
mondain
دنیوی
ادامه...
دُنیَوِی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Contact
تماس گرفتن، تماس بگیرید
ادامه...
تَماس گِرِفتَن، تَماس بِگیرید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Constrain
مجبور کردن، محدود کردن
ادامه...
مَجبور کَردَن، مَحدود کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Mountain
کوهی، کوهستان
ادامه...
کوهی، کوهِستان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Containerisierung
بسته بندی، کانتینرسازی
ادامه...
بَستِه بَندی، کانتینِرسازی
دیکشنری آلمانی به فارسی
Containment
مهار
ادامه...
مَهار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Containerization
بسته بندی
ادامه...
بَستِه بَندی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Containable
قابل کنترل
ادامه...
قابِلِ کُنتُرُل
دیکشنری انگلیسی به فارسی