معنی Conquer - جستجوی لغت در جدول جو
Conquer
فتح کردن، تسخیر کردن
ادامه...
فَتح کَردَن، تَسخیر کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Conqueror
فتح گر، فاتح
ادامه...
فَتح گَر، فاتِح
دیکشنری انگلیسی به فارسی
manquer
از دست دادن، خانم، کمبود داشتن
ادامه...
اَز دَست دادَن، خانُم، کَمبود داشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tronquer
کوتاه کردن
ادامه...
کوتاه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Conquest
فتح، تسخیر
ادامه...
فَتح، تَسخیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Conjure
جادو کردن، التماس کردن
ادامه...
جادو کَردَن، اِلتِماس کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Confer
مشورت کردن، اهدا کردن
ادامه...
مَشوِرَت کَردَن، اِهدا کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Concur
موافقت کردن، موافق
ادامه...
مُوافَقَت کَردَن، مُوافِق
دیکشنری انگلیسی به فارسی