معنی Clashing - جستجوی لغت در جدول جو
Clashing
تصادم، درگیر شدن
ادامه...
تَصَادُم، دَرگیر شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Crashing
واژگون، در حال سقوط
ادامه...
واژگون، دَر حالِ سُقوط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Clapping
کفّ زدن
ادامه...
کَفّ زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Clanging
زنگ زدگی، صدا زدن
ادامه...
زَنگ زَدِگی، صِدا زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Splashing
پاشیدن
ادامه...
پاشیدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Smashing
شگفت انگیز، درهم شکستن
ادامه...
شِگِفت اَنگیز، دَرهَم شِکَستَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Blushing
خجالت زده، سرخ شدن
ادامه...
خِجالَت زَدِه، سُرخ شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Closing
بستن، بسته شدن
ادامه...
بَستَن، بَستِه شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dashing
فریبنده، بی باک
ادامه...
فَریبَندِه، بی باک
دیکشنری انگلیسی به فارسی