جدول جو
جدول جو

معنی Chasten - جستجوی لغت در جدول جو

Chasten
تنبیه کردن، تنبیه
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سرفه کردن، سرفه
دیکشنری آلمانی به فارسی
تعقیب کردن، تعقیب و گریز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شتاب کردن، عجله کن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست زدن به، دست زدن
دیکشنری هلندی به فارسی
مرحله بندی کردن، فازها
دیکشنری آلمانی به فارسی
دست زدن به، دکمه ها
دیکشنری آلمانی به فارسی
بستن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چسبیدن، پایبند
دیکشنری آلمانی به فارسی
تعمید دادن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگه داشتن، نگه دارید
دیکشنری آلمانی به فارسی
نفرت داشتن، نفرت
دیکشنری آلمانی به فارسی
بر تست کردن، نان تست
دیکشنری هلندی به فارسی
شلوغی کردن، عجله، شتاب کردن، عجله کردن، تلاش کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
مجوّز دادن، منشور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرگفتن، پچ پچ کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نفرت داشتن، نفرت
دیکشنری هلندی به فارسی