معنی Cater - جستجوی لغت در جدول جو
Cater
تأمین کردن، تهیّه کردن
ادامه...
تَأمین کَردَن، تَهیِّه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rater
کوتاه کردن، خانم
ادامه...
کوتاه کَردَن، خانُم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Water
آب دادن، آب
ادامه...
آب دادَن، آب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dater
تاریخ گذاشتن، تاریخ
ادامه...
تاریخ گُذاشتَن، تاریخ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
bater
زدن، در زدن، ضربه زدن، تنیس زدن، برخورد کردن، چرخاندن، کوبیدن، شکنجه کردن، هم زدن
ادامه...
زَدَن، دَر زَدَن، ضَربِه زَدَن، تِنیس زَدَن، برخورد کَردَن، چَرخاندَن، کوبیدَن، شِکَنجِه کَردَن، هَم زَدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Later
دیرتر، بعداً
ادامه...
دیرتَر، بَعداً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
later
دیرتر، بعداً
ادامه...
دیرتَر، بَعداً
دیکشنری هلندی به فارسی