معنی Be - جستجوی لغت در جدول جو
Be
بودن، باشد
ادامه...
بودَن، باشَد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Behauptung
ادّعا، ادّعا کنید
ادامه...
اِدِّعا، اِدِّعا کُنید
دیکشنری آلمانی به فارسی
Beisetzung
دفن
ادامه...
دَفن
دیکشنری آلمانی به فارسی
Beifall
تحسین، تشویق
ادامه...
تَحسِین، تَشوِیق
دیکشنری آلمانی به فارسی
Beichtvater
کشیش، اعتراف کننده
ادامه...
کِشیش، اِعتِراف کُنَندِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
Behinderung
ناتوانی
ادامه...
ناتَوانی
دیکشنری آلمانی به فارسی
Behaviorist
رفتارگرا
ادامه...
رَفتارگَرا
دیکشنری آلمانی به فارسی
Behaviorismus
رفتارگرایی
ادامه...
رَفتارگَرایی
دیکشنری آلمانی به فارسی
Beharrlichkeit
استقامت، پایداری
ادامه...
اِستِقامَت، پایداری
دیکشنری آلمانی به فارسی
Beitrag
مشارکت
ادامه...
مُشارِکَت
دیکشنری آلمانی به فارسی
Beharren
اصرار
ادامه...
اِصرار
دیکشنری آلمانی به فارسی
Behandlung
درمان
ادامه...
دَرمان
دیکشنری آلمانی به فارسی
Behandelbarkeit
قابلیّت درمان، قابل درمان
ادامه...
قابِلیَّتِ دَرمان، قابِلِ دَرمان
دیکشنری آلمانی به فارسی
Behaglichkeit
راحتی
ادامه...
راحَتی
دیکشنری آلمانی به فارسی
Begrüßer
سلام گوی، سلام کننده
ادامه...
سَلام گوی، سَلام کُنَندِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
Begründbarkeit
مقبولیت، توجیه پذیری
ادامه...
مَقبولِیَت، تَوجِیه پَذیری
دیکشنری آلمانی به فارسی
Beispiel
نمونه، مثال
ادامه...
نِمونِه، مِثال
دیکشنری آلمانی به فارسی
Beitragszahler
مساهم، مشارکت کنندگان
ادامه...
مُساهِم، مُشارِکَت کُنَندِگان
دیکشنری آلمانی به فارسی
Benutzerfreundlichkeit
کاربردپذیری، سهولت استفاده
ادامه...
کاربُردپَذیری، سُهُولَت اِستِفادِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
Beliebtheit
جذّابیت، محبوبیت
ادامه...
جَذّابِیَت، مَحبوبِیَت
دیکشنری آلمانی به فارسی
Benommenheit
سرگیجه، سبکی سر
ادامه...
سَرگیجِه، سَبُکیِ سَر
دیکشنری آلمانی به فارسی
Benehmen
رفتار
ادامه...
رَفتار
دیکشنری آلمانی به فارسی
Benachrichtigung
اطّلاع رسانی
ادامه...
اِطِّلاع رِسانی
دیکشنری آلمانی به فارسی
Bemerkung
اظهار، تذکّر
ادامه...
اِظهار، تَذَکُّر
دیکشنری آلمانی به فارسی
Bemerkenswertheit
قابل توجّه بودن
ادامه...
قابِلِ تَوَجُّه بودَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
Belohnung
پاداش
ادامه...
پاداش
دیکشنری آلمانی به فارسی
Beleuchtung
روشنایی
ادامه...
رُوشَنایی
دیکشنری آلمانی به فارسی
Bekanntmachung
آشنا سازی، اطّلاع دهید
ادامه...
آشِنا سازی، اِطِّلاع دَهید
دیکشنری آلمانی به فارسی
Beleidigung
توهین، توهین کردن
ادامه...
تَوهِین، تَوهِین کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
Beleibtheit
چاقی، چاق
ادامه...
چاقی، چاق
دیکشنری آلمانی به فارسی
Belästigung
آزار، آزار و اذیّت، مزاحمت
ادامه...
آزار، آزار و اَذیَّت، مُزاحِمَت
دیکشنری آلمانی به فارسی
Beklommenheit
اضطراب، دلهره
ادامه...
اِضطِراب، دِلهُرِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
Bekanntschaftsverhältnis
آشنایی، رابطه آشنایی
ادامه...
آشنایی، رابِطِه آشنایی
دیکشنری آلمانی به فارسی
Bekanntschaft
آشنایی
ادامه...
آشنایی
دیکشنری آلمانی به فارسی
Begriffsstutzigkeit
کودنی، ابهام
ادامه...
کُودَنی، اِبهام
دیکشنری آلمانی به فارسی