جدول جو
جدول جو

معنی Bask - جستجوی لغت در جدول جو

Bask
در آفتاب دراز کشیدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

وظیفه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشاندن، ماسک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازگشتن، برگشت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربه زدن، ضربه شدید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه گذاری کردن، پایه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارس کردن، پارس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بانک کردن، بانک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقاومت کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Mask
تصویر Mask
مقدمه مفهومی درباره واژه
نقاب (Mask) در علوم کامپیوتر به الگوها یا ساختارهایی اطلاق می شود که برای اعمال عملیات انتخابی بر روی داده ها استفاده می شوند. این مفهوم در حوزه های مختلفی از پردازش تصویر و شبکه های کامپیوتری تا امنیت سایبری و برنامه نویسی سطح پایین کاربرد دارد. نقاب ها اساساً به سیستم اجازه می دهند تا بر روی بخش های خاصی از داده ها تمرکز کند و بقیه را نادیده بگیرد یا تغییر دهد.
انواع نقاب در فناوری اطلاعات
1) نقاب های بیتی: برای عملیات سطح بیت. 2) نقاب های تصویر: در پردازش تصویر. 3) نقاب های شبکه: برای فیلتر کردن آدرس ها. 4) نقاب های امنیتی: برای کنترل دسترسی. 5) نقاب های داده: برای پوشاندن اطلاعات حساس. 6) نقاب های ورودی: در فرم های کاربری.
کاربردهای پیشرفته نقاب
در پردازش تصویر، نقاب ها برای اعمال فیلترها استفاده می شوند. در شبکه های کامپیوتری، نقاب های زیرشبکه آدرس ها را تقسیم می کنند. در امنیت، نقاب های داده اطلاعات حساس را پنهان می کنند. در پایگاه داده، نقاب های پویا دسترسی به ستون ها را کنترل می کنند. در رابط کاربری، نقاب های ورودی فرمت داده ورودی را کنترل می کنند. در برنامه نویسی سیستم، نقاب های وقفه کنترل می کنند کدام وقفه ها پردازش شوند.
الگوریتم ها و تکنیک های نقاب
1) الگوریتم های پیاده سازی نقاب های مورب در پردازش تصویر. 2) روش های محاسبه نقاب های زیرشبکه. 3) تکنیک های بهینه سازی برای اعمال نقاب های بزرگ. 4) سیستم های نقاب گذاری داده برای حریم خصوصی. 5) روش های ترکیب نقاب ها برای اثرات پیچیده. 6) الگوریتم های فشرده سازی برای ذخیره نقاب ها.
پیاده سازی در زبان های برنامه نویسی
در Python با عملگرهای بیتی و NumPy برای نقاب های آرایه. در C با عملگرهای بیتی مثل & و /. در JavaScript با عبارات منظم برای نقاب های ورودی. در SQL با توابعی مانند LIKE برای نقاب های جستجو. در OpenCV با توابع پردازش تصویر. در شبکه با ابزارهایی مانند subnet calculator. در CSS با ویژگی mask برای جلوه های بصری.
چالش ها و ملاحظات
طراحی نقاب های کارآمد نیاز به درک عمیق از ساختار داده دارد. نقاب های پیچیده می توانند بر عملکرد سیستم تأثیر بگذارند. در سیستم های امنیتی، نقاب ها باید به دقت طراحی شوند تا آسیب پذیری ایجاد نکنند. نقاب های نادرست ممکن است باعث از دست رفتن داده های مهم شوند. در سیستم های بلادرنگ، محاسبه نقاب ها باید سریع انجام شود.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Task
تصویر Task
مقدمه مفهومی درباره واژه
تکلیف (Task) در علوم کامپیوتر به یک واحد منطقی از کار اطلاق می شود که باید توسط سیستم اجرا شود. این مفهوم در سطوح مختلفی از سیستم های کامپیوتری، از سطح سیستم عامل تا برنامه نویسی کاربردی کاربرد دارد. تکلیف ها می توانند به صورت همزمان یا نوبتی اجرا شوند و معمولاً دارای وضعیت (state) و اولویت (priority) خاصی هستند. درک این مفهوم برای طراحی سیستم های چندوظیفه ای و توزیع شده ضروری است.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در سیستم های عامل برای مدیریت فرآیندها و نخ ها. در برنامه نویسی همزمان برای اجرای موازی کارها. در سیستم های توزیع شده برای تقسیم کار بین گره ها. در برنامه نویسی کاربردی برای سازماندهی منطق برنامه. در سیستم های بلادرنگ برای مدیریت وظایف زمانی.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
فرآیندهای سیستم عامل. نخ های اجرایی در برنامه های چندنخی. کارهای Scheduled در سیستم های مدیریت وظایف. وظایف MapReduce در پردازش کلان داده. کارهای پس زمینه در برنامه های موبایل.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری سیستم عامل برای مدیریت منابع. در برنامه نویسی موازی برای تقسیم کار. در سیستم های توزیع شده برای تخصیص وظایف. در میکروسرویس ها برای تعریف مرزهای وظایف. در سیستم های صف بندی برای مدیریت کارها.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
از دهه 1960 با ظهور سیستم های اشتراک زمانی مطرح شد. در دهه 1980 با سیستم عامل های چندوظیفه ای گسترش یافت. امروزه در اکثر حوزه های محاسباتی کاربرد دارد.
تفکیک آن از واژگان مشابه
با process که به اجرای برنامه اشاره دارد تفاوت دارد. همچنین با thread که به مسیر اجرایی اشاره می کند متمایز است. در برخی موارد با job هم معنی است اما معمولاً در سطح بالاتری استفاده می شود.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در Python با ماژول threading یا asyncio. در Java با کلاس Thread و ExecutorService. در C# با async/await. در سیستم عامل ها با فراخوانی های سیستمی مانند fork. در فریمورک هایی مانند Celery برای کارهای توزیع شده.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
اشتباه گرفتن با مفاهیم مشابه مانند thread. عدم درک تفاوت بین taskهای سبک و سنگین. تصور نادرست از استقلال کامل taskها.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
تکلیف ها مفاهیم اساسی در برنامه نویسی و سیستم عامل هستند. درک صحیح آنها برای طراحی سیستم های کارآمد ضروری است. مدیریت بهینه تکلیف ها می تواند کارایی سیستم را به شدت بهبود بخشد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Base
تصویر Base
مقدمه مفهومی درباره واژه
پایه در فناوری اطلاعات به مفهوم بنیادین و اساسی یک سیستم یا فناوری اشاره دارد. این می تواند شامل پایگاه کد اصلی، زیرساخت سخت افزاری یا مجموعه ای از ویژگی های اساسی باشد که سایر اجزا بر روی آن ساخته می شوند.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی، کلاس پایه (base class) برای وراثت استفاده می شود. در پایگاه داده، پایه به ساختار اصلی ذخیره سازی داده اشاره دارد. در شبکه، به زیرساخت فیزیکی شبکه گفته می شود.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
سیستم عامل به عنوان پایه برای اجرای نرم افزارها. فریمورک های برنامه نویسی مانند .NET Base Class Library. معماری های نرم افزاری مانند base microservice. سیستم های مدیریت محتوای مبتنی بر پایه های کد باز.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری نرم افزار، پایه به عنوان لایه ای عمل می کند که قابلیت های اصلی را فراهم می کند. در DevOps، تصاویر پایه (base images) برای ساخت کانتینرها استفاده می شوند. در امنیت، سیستم های پایه سطح امنیتی را تعیین می کنند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم پایه در برنامه نویسی از دهه 1960 با زبان هایی مانند ALGOL مطرح شد. در دهه 1990 با ظهور شیءگرایی، مفهوم کلاس پایه اهمیت یافت. امروزه در معماری های مدرن مانند میکروسرویس ها کاربرد گسترده دارد.
تفکیک آن از واژگان مشابه
پایه با هسته (core) متفاوت است - هسته به بخش مرکزی و حیاتی اشاره دارد، در حالی که پایه به زیرساخت سازنده اشاره می کند. همچنین با ’’اساس’’ (foundation) که مفهومی انتزاعی تر دارد تفاوت دارد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در #C با کلمه کلیدی base برای دسترسی به اعضای کلاس والد. در پایتون با super(). در جاوا با extends. در داکر با دستور FROM برای مشخص کردن تصویر پایه. در CSS با استایل های پایه.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یک سوءبرداشت رایج این است که پایه همیشه ساده است، در حالی که طراحی پایه های خوب نیاز به تفکر عمیق دارد. چالش اصلی ایجاد تعادل بین انعطاف پذیری و ثبات در طراحی پایه است.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
پایه های خوب طراحی شده اساس سیستم های قابل توسعه و پایدار هستند. درک عمیق مفاهیم پایه برای طراحی معماری های کارآمد ضروری است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT