جدول جو
جدول جو

معنی Banish - جستجوی لغت در جدول جو

Banish
اخراج کردن، تبعید کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

افراط کردن، مجلّل، فراوان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبعید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلپذیر، شیرین، شادی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
هیجانی، شیدایی
دیکشنری هلندی به فارسی
پسری، پسرانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی فکر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دچار هراس، وحشت زده
دیکشنری آلمانی به فارسی
به طور دیوانه وار، شیدایی، دیوانه وار، هیجانی
دیکشنری آلمانی به فارسی
ناپدید شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمام کردن، پایان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زشت، پرشور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تزئین کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لکّه دار کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاک زدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجازات دادن، تنبیه کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودستا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربه زدن، ضربه شدید
دیکشنری انگلیسی به فارسی