جدول جو
جدول جو

معنی Adjust - جستجوی لغت در جدول جو

Adjust
تنظیم کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Adjust
مقدمه مفهومی درباره واژه
میزان کردن به معنای تنظیم یا تغییر مقادیر برای رسیدن به یک سطح خاص یا انطباق با نیازهای خاص است. این فرآیند می تواند شامل تنظیمات سخت افزار، نرم افزار یا حتی پارامترهای سیستم های پیچیده مانند شبکه ها باشد. در بسیاری از موارد، هدف از میزان کردن دستیابی به دقت بیشتر، عملکرد بهتر یا انطباق با استانداردهای خاص است.

کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی و فناوری اطلاعات، میزان کردن به تنظیم پارامترهای مختلف سیستم، نرم افزار یا سخت افزار اشاره دارد. به عنوان مثال، در یک برنامه نرم افزاری ممکن است نیاز باشد که پارامترهایی مانند زمان بارگذاری، مصرف حافظه یا کارایی پردازش به طور بهینه میزان شوند. این فرآیند برای بهبود عملکرد سیستم یا کاهش هزینه های منابع بسیار مهم است. در سیستم های شبکه، میزان کردن ممکن است به تنظیم پهنای باند یا نرخ انتقال داده ها اشاره داشته باشد.

مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در دنیای فناوری اطلاعات، میزان کردن اغلب در مراحل مختلف توسعه و نگهداری نرم افزار انجام می شود. به عنوان مثال، در یک وب سایت پربازدید، میزان کردن منابع سرور برای مدیریت ترافیک بالا و بارگذاری سریع صفحه ضروری است. در همین راستا، ممکن است تنظیمات مانند کش کردن، بهینه سازی تصاویر یا فشرده سازی داده ها برای افزایش کارایی اعمال شوند. همچنین در سیستم های ذخیره سازی داده، میزان کردن حجم ذخیره سازی به منظور تخصیص بهینه منابع بین کاربران و سرویس ها انجام می شود.

نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
میزان کردن در معماری سیستم ها و توسعه نرم افزار به طور گسترده برای بهبود عملکرد و مقیاس پذیری استفاده می شود. این فرآیند می تواند شامل تنظیمات مختلفی باشد، از جمله بهینه سازی پایگاه داده ها، تنظیم پارامترهای سرور و شبکه، و بهبود کارایی پردازش ها. برای مثال، در یک سیستم پردازش داده های بزرگ، میزان کردن می تواند شامل تقسیم بندی داده ها، تنظیم کارایی پردازش و تخصیص منابع به صورت بهینه باشد. در سیستم های ابری، میزان کردن برای اطمینان از مقیاس پذیری و دسترس پذیری سیستم بسیار مهم است.

شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
استفاده از واژه میزان کردن از اوایل توسعه سیستم های کامپیوتری و نرم افزاری آغاز شد. با افزایش پیچیدگی سیستم ها و نیاز به بهینه سازی منابع، مفهوم میزان کردن به طور فزاینده ای در صنعت فناوری اطلاعات به کار گرفته شد. به طور خاص، با گسترش استفاده از اینترنت، رایانش ابری و داده های بزرگ، میزان کردن به یکی از جنبه های حیاتی در مدیریت منابع و کارایی تبدیل شده است. از دهه های 1980 و 1990، مهندسان نرم افزار و متخصصان IT این واژه را برای اشاره به تنظیم و بهینه سازی سیستم های نرم افزاری و سخت افزاری به کار بردند.

تفکیک آن از واژگان مشابه
میزان کردن با واژه های مشابه مانند ’’تنظیم’’ و ’’تنظیم مجدد’’ تفاوت هایی دارد. در حالی که ’’تنظیم’’ ممکن است به یک تغییر اولیه در مقادیر یا پارامترها اشاره داشته باشد، ’’میزان کردن’’ معمولاً به فرآیند دقیق و مداومی برای حفظ یا بهبود عملکرد سیستم اشاره دارد. به عنوان مثال، در یک سیستم ذخیره سازی داده، ’’تنظیم’’ ممکن است به تغییر پارامترهای اولیه سیستم اشاره کند، در حالی که ’’میزان کردن’’ به معنای تنظیم پیوسته برای بهینه سازی استفاده از فضا و منابع است.

شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در زبان های برنامه نویسی مختلف، میزان کردن می تواند به روش های گوناگونی پیاده سازی شود. در زبان هایی مانند Python یا Java، میزان کردن منابع سیستم از طریق ابزارها و کتابخانه های خاص مانند profiler ها و ابزارهای مدیریت حافظه انجام می شود. در زبان های سطح پایین مانند C یا C++، میزان کردن معمولاً شامل دسترسی مستقیم به حافظه و پردازنده ها برای بهینه سازی مصرف منابع است. در چنین زبان هایی، برنامه نویس می تواند از تکنیک هایی مانند تخصیص دینامیک حافظه یا بهینه سازی حلقه ها برای میزان کردن عملکرد استفاده کند.

نقش واژه در طراحی مدرن مانند DevOps، Microservices، AI و غیره
در دنیای مدرن فناوری اطلاعات، میزان کردن نقش بسیار مهمی در طراحی معماری های پیچیده مانند میکروسرویس ها، DevOps و هوش مصنوعی دارد. در معماری های میکروسرویس ها، میزان کردن به منظور مدیریت منابع مختلف سرویس ها و بهبود تعاملات بین آن ها انجام می شود. در DevOps، میزان کردن به عنوان بخشی از فرآیند CI/CD (یکپارچه سازی مداوم/تحویل مداوم) به منظور بهینه سازی و بهبود کیفیت نرم افزارها استفاده می شود. در زمینه هوش مصنوعی، میزان کردن مدل های یادگیری ماشین برای بهبود دقت و عملکرد مدل ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یکی از چالش های رایج در مورد میزان کردن این است که گاهی اوقات افراد فراموش می کنند که میزان کردن یک فرآیند مداوم است که باید به طور مرتب تکرار شود. علاوه بر این، ممکن است در برخی موارد تصور شود که میزان کردن تنها به معنای تغییرات کوچک است، در حالی که این فرآیند می تواند شامل تغییرات قابل توجه در سیستم یا نرم افزار باشد که به طور قابل توجهی عملکرد یا کارایی را بهبود می بخشد.

نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
میزان کردن یکی از فرآیندهای حیاتی در دنیای فناوری اطلاعات است که به توسعه دهندگان کمک می کند تا منابع و عملکرد سیستم ها را بهینه کنند. درک صحیح و به کارگیری این فرآیند می تواند تأثیر زیادی بر کیفیت، کارایی و مقیاس پذیری نرم افزارها و سیستم ها داشته باشد. در پروژه های بزرگ و پیچیده، میزان کردن به عنوان یک فرآیند مستمر و ضروری برای حفظ عملکرد بهینه سیستم ها در نظر گرفته می شود.
تصویری از Adjust
تصویر Adjust
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ناعادلانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالغ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنظیم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تنظیم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Adjustment
تصویر Adjustment
مقدمه مفهومی درباره واژه
تنظیم به معنای اعمال تغییرات یا اصلاحات برای بهینه سازی عملکرد یا دستیابی به هدف خاص است. در زمینه فناوری اطلاعات، این تغییرات می تواند به طور ویژه به اصلاح پارامترهای نرم افزار، سخت افزار یا شبکه برای رسیدن به عملکرد بهینه اشاره داشته باشد. تنظیم فرآیندی است که در آن مقادیر مختلف تغییر داده می شوند تا بتوان عملکرد سیستم را بهبود بخشید یا آن را با شرایط و نیازهای خاص تطبیق داد.

کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی، تنظیم اغلب به تغییراتی گفته می شود که برای بهبود عملکرد یک سیستم نرم افزاری یا تنظیمات سرور انجام می شود. به عنوان مثال، ممکن است تنظیمات مربوط به مصرف حافظه، زمان بارگذاری، یا تعداد درخواست های همزمان تنظیم شوند تا عملکرد بهتری داشته باشند. در نرم افزارهایی که با داده های بزرگ سروکار دارند، تنظیمات برای بهینه سازی جستجو یا فیلتر داده ها از اهمیت زیادی برخوردار هستند. همچنین در شبکه ها، تنظیمات مختلفی مانند سرعت اتصال، پروتکل های امنیتی و تعداد بسته های انتقالی ممکن است انجام شوند تا کارایی و امنیت شبکه ارتقا یابد.

مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در پروژه های IT، تنظیم می تواند در مراحل مختلف توسعه نرم افزار یا پیکربندی شبکه ها انجام شود. به عنوان مثال، در یک وب سایت تجاری، تنظیمات مرتبط با سرعت بارگذاری، کش کردن اطلاعات و بهینه سازی تصاویر برای بهبود تجربه کاربری صورت می گیرد. در پروژه های دیگر مانند سیستم های پایگاه داده، تنظیمات مربوط به پرس و جو ها و نحوه ذخیره سازی داده ها برای بهبود کارایی به کار می رود. در شبکه ها، تنظیمات مربوط به پروتکل های ارتباطی و پهنای باند برای بهبود سرعت و کیفیت خدمات انجام می شود.

نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در توسعه نرم افزار و معماری سیستم ها، تنظیم یکی از مراحل مهم برای تضمین عملکرد بهینه است. هنگام طراحی سیستم ها، تنظیمات مختلفی باید انجام شود، از جمله تنظیمات مربوط به پایگاه داده، الگوریتم های جستجو و پردازش، و پارامترهای شبکه. همچنین در معماری سیستم های پیچیده مانند میکروسرویس ها یا سیستم های مبتنی بر سرویس های ابری، تنظیمات می توانند شامل مدیریت منابع، تخصیص حافظه و بهینه سازی شبکه ها برای مقیاس پذیری و اطمینان از کارایی باشند.

شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
واژه تنظیم در ابتدا به طور ساده برای تغییرات جزئی در سیستم های سخت افزاری و نرم افزاری به کار می رفت. اما با گسترش تکنولوژی ها و پیچیده تر شدن سیستم ها، نیاز به تنظیم دقیق تر و مداوم تری برای بهینه سازی عملکرد سیستم ها ایجاد شد. از دهه های 1990 و 2000 به بعد، با پیشرفت های بزرگ در فناوری اطلاعات و توسعه نرم افزارهای پیچیده، تنظیم به عنوان یک بخش جدایی ناپذیر از فرآیندهای توسعه و نگهداری نرم افزار و سخت افزار شناخته شد.

تفکیک آن از واژگان مشابه
تنظیم با واژه های مشابه مانند ’’تنظیم مجدد’’ یا ’’پیکربندی’’ تفاوت دارد. در حالی که ’’تنظیم مجدد’’ به تغییرات عمده یا شروع دوباره فرآیند تنظیم اشاره دارد، ’’تنظیم’’ بیشتر به تغییرات کوچک و جزئی برای بهینه سازی عملکرد اشاره می کند. همچنین ’’پیکربندی’’ به طور خاص به فرایند آماده سازی سیستم ها یا نرم افزارها برای استفاده در شرایط خاص یا اهداف خاص اشاره دارد، در حالی که تنظیم بیشتر به تغییرات جزئی در پارامترهای سیستم برای بهبود کارایی مرتبط است.

شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در زبان های مختلف برنامه نویسی، تنظیم می تواند با استفاده از روش های مختلف پیاده سازی شود. در زبان هایی مانند Python یا Java، تنظیمات اغلب از طریق تغییرات در کد یا استفاده از تنظیمات پیش فرض محیط های توسعه انجام می شود. برای مثال، ممکن است در کد Python از پارامترهایی مانند زمان تأخیر یا تعداد درخواست های همزمان استفاده کرد. در زبان هایی مانند C++ یا Java، تنظیمات می تواند شامل استفاده از ابزارهای مختلف برای کنترل مصرف منابع سیستم یا بهینه سازی عملیات های محاسباتی باشد.

نقش واژه در طراحی مدرن مانند DevOps، Microservices، AI و غیره
در طراحی های مدرن، تنظیم می تواند شامل تغییرات جزئی و مداومی باشد که برای تضمین عملکرد بهینه سیستم های پیچیده مانند میکروسرویس ها، DevOps و هوش مصنوعی انجام می شود. در DevOps، تنظیمات مرتبط با CI/CD (یکپارچه سازی مداوم و تحویل مداوم) برای تضمین روند بهینه توسعه و تحویل نرم افزار انجام می شود. در سیستم های مبتنی بر میکروسرویس ها، تنظیم می تواند به تغییرات در منابع یا تنظیمات شبکه برای بهبود تعاملات سرویس ها اشاره داشته باشد. در حوزه هوش مصنوعی، تنظیم مدل ها و پارامترهای الگوریتم های یادگیری ماشین از اهمیت زیادی برخوردار است.

چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یکی از چالش های رایج در مورد تنظیم این است که بسیاری از افراد گمان می کنند که تنظیم تنها به تغییرات کوچک مربوط می شود، در حالی که تنظیم می تواند شامل تغییرات عمده ای باشد که به طور قابل توجهی بهبود عملکرد سیستم ها را به دنبال داشته باشد. همچنین ممکن است گاهی اوقات تنظیمات به طور نادرست یا بی دقت انجام شود، که در نتیجه موجب کاهش کارایی سیستم ها می شود.

نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
تنظیم به عنوان یک فرایند کلیدی در بهبود عملکرد سیستم ها و نرم افزارها در نظر گرفته می شود. در دنیای فناوری اطلاعات، تنظیم می تواند به طور مستمر انجام شود و نقش اساسی در بهینه سازی عملکرد، مصرف منابع و ارتقاء تجربه کاربری ایفا کند. درک صحیح و استفاده مؤثر از تنظیمات در پروژه های نرم افزاری و سیستم های پیچیده می تواند به دستیابی به نتایج مطلوب کمک کند.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT