جدول جو
جدول جو

معنی بعبوص - جستجوی لغت در جدول جو

بعبوص(بَ)
بعبوص الخروف. گل محبت. گیاه محبت. علف محبت. اسلیح اسلیخ. خزام. خزام العطری. بلیحا. فاغیه. سلیخه. ورث. اسپرک. (از دزی ج 1 ص 98). و رجوع به فرهنگ فرانسه فارسی سعید نفیسی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بُ / بَ عَ)
لاغر و حقیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از متن اللغه) (اقرب الموارد) ، آثارفرود آمدن قوم که بعد رفتن باقی ماند. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
نسناس. میمون. (ازدزی ج 1 ص 98).
لغت نامه دهخدا
تصویری از بعصوص
تصویر بعصوص
لاغر، خرد، استخوان سرین
فرهنگ لغت هوشیار