جدول جو
جدول جو

معنی ازنیق - جستجوی لغت در جدول جو

ازنیق(اِ)
قصبۀ مرکزی درقضای ینی شهر از سنجاق ارطغرل در ولایت خداوندگار. این قصبه در ساحل شرقی دریاچه ای موسوم بهمین نام و در 55 هزارگزی شمال شرقی بروسه و 90 هزارگزی جنوب شرقی استانبول و در 47 هزارگزی مشرق اسکله موسوم به کملیک واقع است. و آن قصبۀ ویرانه و کوچکی میباشد که در حدود 1500 سکنه دارد اما در ازمنۀ قدیم شهری بزرگ ومشهور بوده بنام نیکیا ودو سور استوار آن هنوز هم در کمال متانت خودنمائی میکند قلعه و دروازه های آن بحال اصلی خود باقی هستند محیط سور طولاً 20 یا 24 و عرضاً 6 هزارگز مسافت را اشغال کرده و قصبۀ حالیه را با تمام باغها و مزرعه هاو چمن زارهای اطراف و حوالی در برگرفته و چهار دروازۀ قطور دارد یکعده جوامع و مساجد و ابنیۀ خیریۀ اسلامی در این قصبه مشاهده میشود که اکثر آنها رو بویرانی گذارده و از این رو بخوبی معلوم میشود که در اوایل دولت عثمانی هم این قصبه شهری بزرگ بوده است بزرگترین و زیباترین جوامع شریفۀ آن جامع سبز میباشد این بنا را مرحوم خیرالدین پاشا بیادگار گذاشته این جامع نظیر جامعی میباشد که به امر چلبی سلطان محمدخان در شهر بروسه ساخته اند. جامع ازنیق با کاشی های سبز مزین است و آنرا طوری پرداخته اند که در جرگۀ بدایع صنعت است و اکنون هم معمور است. دیگر جامع قطب الدین میباشد که پسر پاشای مذکور در فوق، خلیل پاشا بناکرده و نیز جامع محمود چلبی نوۀ پاشای آخری است و بالاخره جامع موسوم به اشرف زاده که بنا کردۀ خانم مکرمه خاتون میباشد، دو مدرسه هم دارد یکی را سلطان اورخان غازی و دیگری را سلیمان پاشا بناکرده اولی آباد و دائرو دومی ویران است. صاحبان جوامع مذکوره عمارات و ساختمانها هم داشته اند مرقد اشرف زاده عبدالله رومی و خواجه قطب الدین و علاءالدین مصری و حاجی حمزه بک و خیرالدین پاشا و یعقوب پاشا در درون این قصبه واقع شده است. این قصبه بسیار زیباست. اطراف و حوالی آن دارای باغ و باغچه و تپه های سبز و خرم میباشد. چشم اندازهای دلنشین و دلفریبی دارد ولی بعض مردابهای واقع در گوشه و کنار هوای این قطعه را سنگین کرده چشمه ها و چاههاو آبهای جاری بسیار هم مشاهده میشود. شهر ازنیق در ازمنۀ قدیمه یکی از بزرگترین شهرهای خطۀ بیتینا بوده این شهر را آنتیگون که یکی از وراث و سرداران اسکندر کبیر بوده سه قرن پیش از میلاد بنا نهاده و به آنتیگونیا موسوم کرده بود بعدها لیسیماخوس نام زوجه خویش نیکه را به این شهر داد پس مشهور به نیکیا شد مسقطالرأس ایپارخوس و دیون کاسیوس که از مشاهیر مورخانند، این شهر بوده است. در تاریخ 325 میلادی در زمان امپراطور قسطنطین رهبانان مجلس بسیار بزرگی در این شهر منعقد ساخته بوضع مراسم و عقاید اساسی نصرانیت پرداخته اند و باز در تاریخ 787 میلادی مجلس روحانی دیگری در همین شهر انعقاد یافته بتکفیر بت شکنان پرداختند. سلیمان سلجوقی در 469 هجری قمری ازنیق را ضبط کرده بود بعد از بیست سال مسیحیان از وی استرداد کردند. در سال 1204 میلادی این سرزمین را بعنوان ((دوک نشین نیکیا)) به ((لویی دبلوا)) که یکی از رؤسای مسیحی بود اعطا کردندو در همان اوان بدست ((تئودورلاسکاریس)) افتاد و این شخص به این قدر قانع نبود و دامنۀ تملک خود را تا جهات ((کوتاهیه)) و ((ایاصلوغ)) کشانید و دودمان وی قریب 60 سال ازنیق را پای تخت خود قرار دادند و قسطنطنیه در این مدت در دست مسیحیان بود و در سنۀ 1261 میلادی یکی از اعضای دودمان مزبور موسوم به ((میخال پالئولوگ)) قسطنطنیه را استرداد کرده پایتخت قرار داد.
بالاخره در سنۀ 731 هجری قمری در زمان سلطنت سلطان اوزجان غفاری شاهزاده سلیمان پاشا ازنیق را فتح و ضمیمۀ ممالک عثمانیه ساخت. در اوایل دولت عثمانی بر رونق و زیبائی آن افزوده شد و مدت مدیدی در زمرۀ بلاد معظمه بودولی بعدها از رونق افتاده روبه خرابی نهاد. لفظ قدیم نیکیا با ایس (ادات ظرف یونانی) مرکب شده ایس نیکیا را بوجود آورد و محرف آن بشکل ((ازنیق)) در آمده. مساحت ناحیۀ ازنیق به 740 هزارگز مربع بالغ میشودو از طرف مغرب به ((کملیک)) و از جهت جنوب به ((یکشر = ینی شهر)) و از سوی مشرق به قضای ((لفکه)) ((کیوه)) و ((آقحصار)) و از جانب شمال بقضای ((قره مرسل)) محدود است. عده نفوس آن به 4150 تن بالغ میگردد از این عده فقط 110 تن رومی و همین مقدار ارمنی است بقیه مسلمانند. در داخل ناحیه 16 جامع و 24 مسجد و 2 کلیسا و 36 مکتب و 6000 دونم مزرعه و 71600 دونم جنگل موجود است. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انیق
تصویر انیق
زیبا و پسندیده، شگفت آور
فرهنگ فارسی عمید
(اِ)
گگپی. کشیش ارمنی که در مائۀ پنجم میلادی میزیسته و او را کتابی است موسوم به ((رد بر فرقه ها)) که میان سالهای 445 و 448 میلادی تألیف شده و در ضمن آن شرحی از عقاید ایرانیان آورده و آنها را رد کرده است، از جمله در باب فرقۀ زروانیه مفصلاً بحث کرده است. (خرده اوستا تألیف پورداود ص 93) (ایران باستان ص 1524 و 1525و 2610) (ایران در زمان ساسانیان ص 45 و 95 و 96)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
شهری است بر ساحل بحر قسطنطنیه ومماطر ازنیکیه در غایت جودت است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(اُ زُ)
یکی از نواحی قدیم ایطالیا در ساحل غربی شبه جزیره مزبور که قوم ازن در آنجا مسکن داشتند و پای تخت آن شهر سوئسا ارونکا بود که اکنون شهرسزا بجای آن بناشده است. چون مردم ازنیا از ساکنین بسیار قدیم ایطالیا بوده اند گاه شعرا مملکت مزبوررا نیز ازنیا خوانده اند. (لغت نامۀ تمدن قدیم)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
تنگی کردن در نفقه بر عیال خود. (منتهی الارب). تقتیر. تضییق بر عیال
لغت نامه دهخدا
(اِ سِ)
بر عیال خود در نفقه تنگی کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تنگ گرفتن بر عیال خود بر اثر بخل یا فقر. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، زناق بستن در زیر حنک اسب، استر را به پای بند بستن. (از المنجد)
لغت نامه دهخدا
(اَ زَ نی ی)
منسوب به ذویزن. یزنی. یزانی. ازانی.
- رمح ازنی، نیزۀ راست منسوب بذی یزن، و هو ملک من ملوک حمیر. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
خوب و عجیب. (آنندراج) (غیاث اللغات). نیکو. حسن. معجب. چیز نیک بشگفت آورنده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) : چون تاج مملکت و سریر سلطنت بر راء انیق و لقاء بهی ابوالحرث منصور بن نوح آراسته شد... (ترجمه تاریخ یمینی).
بود سرو در باغ و دارد بت من
همی بر سر سرو باغی انیقا.
منوچهری، کناره و حاشیه. (ناظم الاطباء). حاشیۀ جامه. (آنندراج) ، حریره. آهار، فهرست، ناپاکی. پلیدی. آلودگی. (ناظم الاطباء). لوث و آلودگی، دهن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
کار محکم و استوار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : تدبیر انیق و رأی زنیق. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اِ)
متوفی در سال 1019 هجری قمری او راست: کشف الاسرار و هتک الاستار. (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون ص 1487)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
دریاچۀ دریاچه ازنیق، دریاچه ای است در مغرب قصبۀ ازنیق و 20 هزارگزی مشرق خلیج کملیک و در ازمنۀ قدیمه ((آسکانیوس)) نامیده میشد. مساحت این دریاچه طولا از طرف مشرق بمغرب 34 هزارگز و عرضاً از سوی شمال بجانب جنوب 14 هزارگز است. این دریاچه دارای دنباله ای است که از میان قصبۀ کملیک میگذرد و داخل خلیج کملیک میشود. نهر اسکادیه در 20 هزارگزی مشرق این دریاچه جریان دارد. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زنیق
تصویر زنیق
با پشتکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انیق
تصویر انیق
پسندیده، تعجب آور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انیق
تصویر انیق
خوش آیند، شگفت آور
فرهنگ فارسی معین
روستایی از دهستان چهاردانگه ی سورتچی ساری
فرهنگ گویش مازندرانی